آشنایی با اقوام دوخا مغولستان - بخش ۲
این جامعهی کوچک حول دامهایشان، یعنی گوزنهای شمالی ساخته شده است. گوزنها و تساتانها به یکدیگر وابستهاند. بسیاری از تستانها معتقدند که اگر گوزنهای شمالی از بین بروند، فرهنگ قوم آنها نیز همراهش از بین میرود.
اقوام دوخا که در زبان مغولی به آنها قوم تستان میگویند، اجتماع کوچکی از ترکهای مغول کوچنشین هستند که در بخش شمالی ایماگ (استان) خوسگول مغولستان زندگی میکنند و با پرورش گوزن روزگار میگذرانند. بازدید از این قوم و گوزنهایشان، یکی از برنامههای جذاب تور مغولستان اسپیلت البرز است. در مورد تاریخچه، مذهب و اقامتگاههای قوم تستان یا دوخا در بخش اول این مقاله صحبت کردیم و حالا میخواهیم به سراغ معرفی سبک زندگی جذاب آنها برویم.
سبک زندگی قوم تساتان
زندگی روزمره
سبک زندگی قوم تساتان یا همان قوم دوخا تفاوت زیادی با مردم سرتاسر دنیا دارد و به سبک خاص خودشان است. این جامعهی کوچک حول دامهایشان، یعنی گوزنهای شمالی ساخته شده است. گوزنها و تساتانها به یکدیگر وابستهاند. بسیاری از تستانها معتقدند که اگر گوزنهای شمالی از بین بروند، فرهنگ قوم آنها نیز همراهش از بین میرود.
گوزنهایی که این قوم پرورش میدهند، به گوزنهای شمالی یا ریندیر (Reindeer) معروفاند. همان گوزنهایی که در داستانها کالسکهی بابانوئل را میکشند و به پرواز در میآورند. گوزنهای شمالی حیواناتی وحشی هستند و در شمال آسیا، اروپا و قارهی آمریکا آزادانه زندگی میکنند. در مورد تساتانها، این گوزنها اهلی شدهاند و یک یا تعدادی از آنها به یک خانوار تعلق دارد.
به رفتار مردم دوخا با گوزنهایشان که نگاه کنید، متوجه میشوید که با حیوان مانند عضوی از خانواده برخورد میکنند و به او احترام میگذارند. این احترام به حیوانات اهلی، وحشی و طبیعت، ویژگی خاص قوم دوخا و مردمانش است. در واقع این گوزنها همه چیز آنها و علت شکل گیری این قوم هستند. فعالیتها و وظایف اجتماعی قبیله، اکثراً در راستای رسیدگی به گوزنها و غذا دادن به آنها است.
یک قبیلهی دوخا معمولاً شامل گروهی از چادرها با ۲ تا ۷ خانوار است که به شکل کوچنشینی زندگی میکنند و برای یافتن چراگاههای مناسب برای گوزنهایشان مدام جابهجا میشوند. کارهای قبیله بین تمام آنها به اشتراک گذاشته میشود و از سنین پایین کودکان میآموزند که چگونه باید به گوزنها رسیدگی کرده و از آنها محافظت کنند.
دختران و خانمهای جوان وظیفهی دوشیدن شیر گوزن و تهیه ماست، پنیر و آمادهکردن شیر چای را دارند. شیر چای نوشیدنی لذیذ و سنتی مغولها است. وظیفهی اصلی پسران جوان، مردان و خانمها، دامپروری و نگهداری از گوزنها است. در ماههای زمستان، چند نفر از مردان قبیله به همراه گوزنها در فضای باز زندگی میکنند و آنها را از گزند گرگها و سایر حیوانات وحشی در امان میدارند. همچنین ساخت و تعمیر ابزار و وسایل شکار، سورتمهها و زین گوزنها بر عهدهی مردان است.
اقوام دوخا به ندرت گوزنی را میکشند و بیشتر رژیم غذاییشان مبتنی بر شیر گوزن و گوشت شکار است.
استفاده از گوزنها و مدیریت آنها
استفاده اصلی قوم تساتان از گوزنها، شیرشان است. شیر گوزن برای تهیهی ماست و پنیر استفاده میشود که خوراک اصلی رژیم غذایی دوخایی است. تعداد کمی از گوزنها در طول سال برای استفاده از گوشت و پوستشان ذبح میشوند.
گوزنها همچنین وظیفهی حملونقل را برعهده دارند. به طول معمول چون منطقهی تایگا در شمال مغولستان، پستیها و بلندیهای زیادی دارد و توسط جنگلها پوشیده شده، از گوزنها برای کشیدن سورتمه استفاده نمیشود و بیشتر بر پشتشان سوار میشوند یا بارهای خود را برکولشان میگذارند. گوزنها پای ثابت برنامههای شکار، جمعآوری هیزم، حمل بارها در زمان کوچ، برنامههای بازدید از اقوام و دوستان و سفر به مناطق تجاری و مسکونی استان برای تجارت و خرید هستند.
سوارکاری و آموزش گوزنها
برای سوار شدن بر گوزن، سوارکار ابتدا یک شلاق بلند و نازک ۱.۵ متری را در دست چپ میگیرد. سپس پای خود را روی یک کنده چوب گذاشته و از سمت چپ گوزن به روی زین جست میزند. بعد از این که سوارکار روی گوزن مستقر شد، شلاق را به دست راستش انتقال میدهد.
تساتانها از سن ۲ سالگی شروع به آموزش دادن گوزنها برای سوارکاری میکنند. گوزن دوساله، «دونگور» نام دارد. بزرگسالان برای دونگورها سنگین هستند؛ برای همین معمولاً وظیفهی آموزش به آنها برعهدهی کودکان قبیله است. افراد بزرگسال بر هودایها سوار میشوند که لقب گوزنهای ۳ ساله یا بزرگتر است. معمولاً هم گوزنهای نر اخته شده برای سواری استفاده میشوند که به آنها هم «زَری» میگویند.
گوزنهایی که برای حمل بار استفاده میشوند، آموزش خاصی نمیبینند. گوزنهای نر میتوانند تا ۴۰ کیلوگرم و گوزنهای ماده تا ۳۰ کیلوگرم بار حمل کنند.
پوست و شاخ گوزن
از خز و پوستین گوزن برای تهیهی کتهای زمستانی گرم استفاده میشود. کیف، پتوهای مسافرتی و کفشها هم از پوست آنها ساخته میشوند. امروزه بیشتر افراد قبیله از کفشهای معمولی استفاده میکنند؛ ولی چرم گوزن برای تهیهی کفشهای دوخایی کاربرد دارد. این کفشهای مرغوب معمولاً بسیار گران قیمتاند.
گوزنهای شمالی تنها گونهای از گوزنها هستند که حیوان مادهشان هم شاخ دارد. از شاخ این گوزنها در طب سنتی چینی استفاده میشود. بیش از ۶۰ سال است که اقوام دوخا شاخ گوزنهایشان را به چینیها میفروشند. در تابستان شاخها بریده میشوند. برای این کار دو پای جلویی گوزن را به یکی از پاهای عقبی گره میزنند تا حیوان روی زمین بیفتد. سپس با استفاده از ارهای کوچک، شاخ را میبرند.
شاخهای گوزن برای تعدیل دمای بدن حیوان اهمیت زیادی دارد. اگر شاخها بریده شوند، حیوان نمیتواند به خوبی دمای بدنش را تنظیم کند و دچار خستگی و بیحالی میشود. به همین جهت تساتانها هیچگاه شاخ گوزنهای حامله را نمیبرند.
مهاجرت و کوچنشینی
اقوام دوخا امروزه همانند اجداد خود به سبک کوچنشینی یا صحرا نشینی مغولی زندگی میکنند. آنها در طول سال از جایی به جای دیگر میروند و هیچگاه برای مدت زیادی در یک جا نمیمانند.
قبیلههای دوخایی از چندین خانوار تشکیل شده که به آنها «اولال-لال» میگویند. اولال لال در زبان تووانی به معنی «آنها» است. این قبایل معمولاً با نام نمایندهشان شناخته میشوند. خانوارهای عضو یک اولال لال یا همان قبیله، نزدیک به هم چادر میزنند و در پرورش گوزنها به هم کمک میکنند. البته منظور از نزدیک، چفت هم نیست و گاهی خانوارها ۲-۳ کیلومتر باهم فاصله دارند.
تابستان
در اواسط ماه ژوئن (اواخر خرداد)، قبیلهها به منطقهی ییلاقی و کمپ تابستانی خود میروند. ییلاق قوم دوخا در ارتفاع ۲۳۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد؛ با آبوهوایی دلپذیر و نسیمهای خوشایند. نواحی تایگا و استپ (سبزدشت) سیبری در طول سال بسیار سرد است؛ به همین خاطر بیشتر قلمروی اقوام دوخا را چمنزارهای وسیع تشکیل میدهند.
چون آب و هوای گرم اصلاً برای گوزنهای شمالی مناسب نیست و آنها را آزار میدهد، کوچ به ییلاق در تابستان از بایدهای زندگی به سبک قوم تساتان است.
پاییز
با شروع ماه آگوست (اواسط مرداد) زمان کوچ خانوادهها فرا میرسد و به سمت مناطق پایین دست، با ارتفاع کمتر روانه میشوند. اواسط ماه سپتامبر (اوایل مهر) در شمال مغولستان بارش برف آغاز میشود. با از بین رفتن حشرات در فصل سرما، گوزنهای برف دوست قصهی ما، آسوده خاطر و شاد در چراگاههای مورد علاقهشان جولان میدهند.
معمولاً گوزنهای نر جوان در همین فصل اخته میشوند. از اواخر سپتامبر تا اوایل اکتبر (نیمه اول مهرماه) فصل جفتگیری گوزنها است و این کار برای کنترل جمعیت آنها ضروری است. چون حامگلی گوزن شمالی ماده حدود ۷ ماه طول میکشد و برای قبیله که زمستان سختی در پیش دارد و مدام باید جابهجا شود، نباید تعداد گوزنهای باردار زیاد باشند.
زمستان
اقوام دوخا معمولاً فصل زمستان را در اعماق جنگلها و در ارتفاع ۱۸۰۰ متری میگذرانند تا از گزند بادهای سرد و منجمد کننده در امان باشند. در دوران قشلاق، قبیله بیشتر از یک ماه در جایی ساکن نمیشود و مدام در حرکت است. به خصوص اگر متوجه حضور گرگها در مناطق اطراف بشوند.
برای گوزنهای شمالی، برف مزاحمتی برای یافتن غذا ایجاد نمیکند. آنها به سادگی با سمهایشان برفها را کنار میزنند، حفرههایی میکنند و از خزهها و چمنهای مقاوم به سرما تغذیه میکنند.
معمولاً برای بردن گوزنها به چرا، حیوانات چندین قبیله با هم ادغام شده و اصطلاحاً به «اوتور» میروند. اوتور به بردن گوزنها برای چرا توسط مردان جوان قبیله در مناطق دوردست گفته میشود. در زمان اوتور، گوزنها آزادند که برای خود بچرخند و در میان برفها، غذایشان را جستوجو کنند و یک دل سیر بخورند.
بهار
قبیله دوخایی برای جابهجایی در زمان بهار با مشکلی مواجه است؛ مشکل گوزنهای مادهی باردار. همچنین در فصل بهار آبوهوای مغولستان هنوز سرد و زندگی کماکان بسیار دشوار است. به همین جهت قبیله در جایی ساکن میشود که از تندبادها در امان باشد، تا زمانی که بچه گوزنهای کوچک به دنیا بیایند؛ یعنی اواسط اردیبهشت ماه.