نگاهی به تاریخ مغولستان از نمای نزدیک
یکی از مواردی که پیش از سفر به هر کشوری باید بدانید، تاریخچهی آن کشور است. به دلیل جنگهای مهمی که در گذشتههای دور با مغولها داشتهایم، کم و بیش با تاریخ مغولستان آشنا هستیم. در این مقاله میخواهیم از نمایی نزدیکتر به تاریخ این کشور نگاه کنیم. برای این کار باید به ۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح برویم.
شروعی از جنس آفتاب
اولین صحرانشینانی که در تاریخ مغولستان توانستند به خارج از مرزهای سرزمین خود بروند، قوم «هون» بودند که مغولها به آنها «مردم خورشید» میگویند. تحت فرماندهی مودو چانیو، هونها اولین امپراتوری منطقه سبزدشت سیبری را ساختند. هونها به مودو لقب شانیو (پادشاه) را دادند و او تا زمان مرگش در سال ۱۷۴ پیش از میلاد مسیح، بر آنها فرمانروایی کرد. مودو سواره نظامی منظم و بسیار قدرتمند داشت که تا حد مرگ به او وفادار بودند.
در آن زمان، چینیها قدرت اول اقتصادی شرق آسیا بودند. هونها و چینیها به دفعات بسیاری با هم وارد جنگهای وسیع شدند و در بازههایی هم به صلح رسیدند. صلحی که با پرداخت غرامتهای سنگین از سوی چینیها همراه بود؛ از پول و محصولات گرفته تا شاهزاده خانمهای درباری. (هونها هم در ازای غرامتها، قول میدادند که چینیها را قتل عام نکنند!)
در قرن چهارم میلادی، امپراتوری هونها دچار فروپاشی شد. چندین و چند قوم مستقل سرزمین مادری یعنی مغولستان را ترک کردند و در منطقهای وسیع از هند گرفته تا اروپا ساکن شدند و صد البته به فتوحات خود ادامه دادند. برای مثال بیایید به قرن پنجم برویم. دستهای از هونها به اروپا رسیدند و امپراتوری جدید هون را تشکیل دادند که از کوههای اورال (در یک سوم غربی روسیه) شروع میشد و تا آلمان ادامه داشت. رهبر معروف و قدرتمند امپراتوری جدید، کسی نبود جز آتیلای هون.
نوادگان گرگها
در قرن ششم میلادی، نظم و نظام جدیدی در مغولستان حاکم شد. گروهی از قبیلههای مغول که به زمان ترکی صحبت میکردند به قدرت رسیدند. این قبایل ادعا داشتند که نوادگان پسری هستند که توسط گرگها بزرگ شده، با آنها وصلت کرده و فرزندانش قبایل آن زمان را تشکیل دادهاند. دوران ترکهای مغول نیز در قرن هشتم به پایان رسید و تا زمان ظهور چنگیز خان در قرن ۱۳، مغولستان به همان شکل قبیلههای نامنظم و پراکنده به حیات خود ادامه داد.
فرزندان نور طلایی
با شکست خوردن ترکهای مغول در بازی تاج و تخت، شرایط برای ظهور قومی دیگر فراهم شد. این که قوم جدید از کجا و چگونه آمدند، مشخص نیست ولی مغولها افسانههای خاص خودشان را دارند. به زعم مغولها، این قبیله در واقع اجداد چنگیز خان و شروع واقعی تاریخ مغولستان بودهاند.
در افسانههای مغولی، به داستانی میرسیم که بسیاری از شما به شکلهای مختلف آن را شنیدهاید ولی احتمالاً منشاء اصلی داستان، همین واقعه است. در میان مغولها داستان زنی مرموز و مقدس نقل می شود که آلان گوا نام داشته است. وی ۲ پسر بزرگ از همسر اول خود و سه پسر بعد از مرگ همسرش به دنیا میآورد. پسران بزرگ آلان گوا، مشکوک میشوند که پدر ۳ برادر کوچکتر، پسری (و اکنون مردی) است که مادرشان در گذشته به فرزندخواندگی گرفته است.
آلان گوا با شنیدن این شایعه و تعارضات بین برادرها، آنها را جمع میکند. در حالی که بر ۳ برادر کوچک نوری طلایی رنگ افتاده بود، به هر کدام یک تیر داده و میگوید که آنها را بشکنند. پس از شکسته شدن تیرها، به هر کدام ۵ تیر داده و باز دستور میدهد که بشکنید. وقتی پسرانش نمیتوانند این کار را بکنند، آلان گوا به آنها میگوید که تا زمانی که برادران متحد بمانند، اهمیتی ندارد که پدرشان کیست.
صرف نظر از خواستگاه واقعی مغولها، داستان آلان گوا تاثیری شگرف و ماندگار بر شکلگیری فرهنگ مغولی داشته است؛ از نقش زنان در جامعه گرفته تا اتحاد، برابری و وطن پرستی.
امپراتوری مغول
مغولستان تا زمان به دنیا آمدن تیموجین در سال ۱۱۶۲، سرزمینی بود شامل قبایل پراکنده و جنگهای داخلی. تیموجین در شرایطی رشد کرد که شاید باعث فروپاشی هر انسان دیگری میشد. او در نهایت به بزرگترین فرماندهی تاریخ مغولستان تبدیل شد، امپراتوری مغول را در سال ۱۲۰۶ تاسیس کرد و لقب چنگیز خان را بر او نهادند. در آن زمان چنگیز ۴۴ ساله بود، ولی از سن ۱۶ سالگی، زمانی که عروسش را دزدیدند با قبایل مختلفی جنگید و یکی پس از دیگری بر آنها چیره شد.
او که از هرج و مرج شدید سرزمینش به ستوه آمده بود، رهبر هر قبلیهای را که شکست میداد، میکشت و مردم آن قبیله را به خود همراه میکرد. شیوهی چنگیز بسیار سنگدلانه و خشن بود؛ اما موفق شد با زور صلح پایداری در بین قبیلهها ایجاد کند.
چنگیز قبیلهی بزرگش را «یکه مونگول اولوس» یا ملت بزرگ مغول نامید. پیروان او روی هم رفته کمتر از یک میلیون نفر بودند و از دل این مردم، او ۹ لشکر ۱۰ هزار نفری تشکیل داد، به علاوهی یک لشکر ۱۰ هزار نفری دیگر که محافظان شخصی او بودند.
با ملتی که جمعیتشان از کارگران و کارمندان یک شرکت بزرگ چندملیتی کنونی کمتر بود و ارتشی که میتوان آن را در استادیوم آزادی جا داد، چنگیز خان بر بزرگترین ارتشهای جهان پیروز و بر صدها میلیون نفر فرانروایی کرد.
تاریخ مغولستان بعد از امپراتوری
امپراتوری مغول ۲۰۰ سالی عمر کرد و در نهایت در قرن ۱۵ فروپاشید. بعد از امپراتوری مغول، دیگر خبری از جنگجویان فاتح و جهانگستر مغولی نبود. در قرن ۱۶، آیین بودایی به مغولستان وارد شد و بزرگان مغول به این دین پیوستند. نتیجهی این اتفاق هم معابدی است که امروزه در مغولستان بسیار دیدنیاند.
مغولستان از سدهی ۱۷ تا سال ۱۹۱۰ بخشی از چین محسوب میشد. از سال ۱۹۱۰ مغولها خواستار استقال خود شدند ولی تا ۱۱ سال بر سر این استقلال با چینیها مبارزه کردند. در نهایت مغولستان در سال ۱۹۴۵ به عنوان کشوری مستقل شناخته شد.
پیش از تشکیل حکومت دموکراتیک کنونی، نظامی کومونیستی (ناشی از نفوذ شوروی) در این کشور حاکم بود. بعد از فروپاشی نظامهای کومونیستی در اروپا، در سال ۱۹۹۰، انقلاب دموکراتیک مغولستان شکل گرفت و در نهایت در سال ۱۹۹۲ قانون اساسی و نظام فعلی مغولستان تشکیل شد.
سفر به سرزمین جنگجویان بزرگ
از تاریخ پر از جنگ و نزاع مغولها که بگذریم، به کشوری میرسیم که مردمی خونگرم و مهماننواز دارد. طبیعت مغولستان در سبزدشتها یا استپ سیبری بسیار زیبا و دیدنی است. کشوری سبز که به هیچ دریایی راه ندارد. مغولستان از لحاظ وسعت (بعد از ایران) نوزدهمین کشور دنیاست ولی فقط ۲ میلیون نفر جعیت دارد. به همین دلیل طبیعت کشور بکر و دست نخورده باقی مانده است. حتماً از برنامهی تور مغولستان اسپیلت البرز دیدن و برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این کشور، سایر مقالات سایت ما را مطالعه کنید.