معبد دلفی، آخرین پیشگویی اوراکل
... و همانطور در ابتدا در دریایی مبهم
من به شکل یک دلفین شنا کردم
مرا به عنوان آپولو دلفینیوس دعا کن و محراب تو
باید دلفینیوس نامیده شود و برای همیشه باقی بماند...
هومر، سرودِ آپولو خدای موسیقی
دلفی، یکی از مهمترین معابد مذهبی وقف آپولو در یونان است. این معبد، واقع در دامنه کوه پارناسوس، محل استقرار اوراکل یا پیشگوی آپولو بود. در تمام طول سال افراد، از مردم عادی گرفته تا سران مهم مملکتی، به این معبد میآمدند و ساعتها یا حتی روزها منتظر میشدند تا نزد اوراکل بروند و او با سخنان پر رمز و راز و سربستهی خود به سولاتشان پاسخ دهد.
افسانهی پیدایش دلفی: زئوس و عقابهایش
جالب است که بدانید، دلفی حتی قبل از آنکه به خاطر معبدش مشهور شود، نزد یونانیان اهمیت بالایی داشته زیرا بر اساس باور یونانیان در آن زمان، دلفی مرکز جهان بوده است!
در اساطیر یونان آمده: زئوس خدای خدایان، تصمیم گرفت تا مرکز دنیا را بیابد. او دو عقابِ خود را در جهتهای مخالف هم، یکی را در شرق و دیگری را در غرب، به پرواز درآورد. دو عقاب پس از چرخیدن بر دور دنیا همزمان، در محل دلفی کنونی به هم رسیدند. زئوس این محل را مرکز زمین دانست و آن را با گذاشتن سنگی مدور به نام سنگ امفالوس نشان کرد.
آپولو وکشتن مار پیتون
یکی از اولین موفقیتهای آپولو کشتن اژدها یا مار پیتون، محافظ چشمهی کستالیان بود. زمانی که آپولو بر این مار پیروز شد، پیشگویی به نام سیبل به او خدمت میکرد. پس از کشتن مار، آپولو معبدی در آن محل بر پا کرد و موهبت غیبگویی را به زنان خدمتگزار آن معبد بخشید. این زنان که از آن بعد اوراکل خوانده میشدند، به عنوان سخنگوی آپولو و دانندهی تمام رازها در تمامی سرزمین یونان مشهور گشتند.
اوراکل، پیشگوی آپولو
مراسمهای پیشگویی اوراکل، چندمرحله و بسیار طولانی بود. در ابتدا اوراکل خود را در چشمهی کاستالیان تطهیر میکرد و خادمان در داخل معبد عود میسوزاندند. سپس حیوانی مانند بز، بر درگاهِ آپولو قربانی میشد. در آخر مردم منتظر، بعد از پیشکش هدایای خود در ورودی معبد، یکی یکی به نزد اوراکل آورده میشدند تا سوال خود را بپرسند.
پیشگویی اوراکل دلفی دربارهی جنگ با ایران
شاید یکی از مشهورترین پیشگوییهای اوراکل مربوط به کروئسوس، پادشاه ثروتمند لیدیا(سرزمینی درمحل ترکیهی امروزی) باشد. کروئسوس که در اندیشه ی نبرد با لشکر ایران بود، از اوراکل مشورت خواست. غیبگو در جواب او گفت: "اگر کروئسوس به جنگ با ایران برود بدون شک، امپراتوری بزرگی به زمین خواهد خورد."
کروئسوس، شادمان از این پیشگویی، به جنگ با ایران رفت. اما این سپاه لیدیا بود که در نبرد ساردیس، شکست سختی از لشکر کوروش کبیر خورد. در نهایت پیشگویی اوراکل درست بود اما برخلاف برداشت کروئسوس، این امپراتوری بزرگِ لیدیا بود که به زمین زده شد و نه ایران. این روایت، یادآور معماوار بودن پیشگویی ها و اهمیت درک خردمندانه افراد از صحبتهای پیشگوی معبد دلفیست.
آخرین پیشگویی اوراکل دلفی
حدود سال 1400 قبل از میلاد، جولین اپوستت، حاکمی رومی، که سعی در احیای فرهنگ کلاسیک یونان داشت، در اینباره از اوراکل دلفی مشورت خواست. پاسخ پیشگو اینگونه بود:
"به پادشاه بگویید که سالن کاروِن درحال فروپاشی است؛
آپولو دیگر نه هیچ محرابی دارد، نه خلیجی برای پیشگویی، نه چشمهای سخنگو
جریانی که تا الان حرف زیادی برای گفتن داشت خاموش گشته است..."
به نظر میرسد که این، آخرین پیشگویی اوراکل بوده باشد. برداشتهای زیادی از سخن آخرِ پیشگوی معبد دلفی شده است. برخی میگویند که پاسخش به معنای پایان فرهنگ کلاسیک یونان باستان است در حالی که برخی دیگر معتقدند، منظور غیبگو از چشمهی خشک شده، کم شدن انتشار گازهایی توهمزاییست که از زمین معبد دلفی برمیخواسته است.