با جوانان برونگرا و هیجانی گردشگری باید تعامل کرد، نه تخریب
در دو دهه اخیر، ترند سفر رفتن برای شادی جوانانه در گردشگری داخلی گسترش زیادی داشته است. تقاضایی که بر پایه آن صدها تور شاد شاد، هر هفته در سراسر کشور راه میافتند و به شکلی غیررسمی و خارج از موسسات رسمیِ زیر نظر وزارت میراث و گردشگری، جوانان زیادی گردهم میآیند و برای شادی و خوشحالی که از نظر بسیاری قابل قبول نیست، به مقاصد دور از شهر و اجتماع پناه میبرند.
از زاویه روانشناسی اجتماعی وقتی به این پدیده بنگریم درخواهیم یافت متقاضیان و گردانندگان تورهای شاد شاد که در میان اطرافیان و آشنایان خود نیز کم نمیبینیم، بیشتر جوانهایی هستند که در رکود تورمی ١٠ سال اخیر اقتصاد کشور یا بیکار شدهاند یا درآمدشان به هیچ وجه رویای زندگی شایستهای را در آینده به ایشان نوید نمیدهد. بیشتر این جوانان کمآتیه، نه ضداجتماعاند و نه هدفشان هنجارشکنی است. اتفاقا هر جا که روزنهای برایشان باز شود به شدت اهل تعامل هستند. اگر احساس کنند که دیده شدهاند و نسلهای مسلط جامعه میخواهند راهی پیش پای ایشان بگذارند، همکاری میکنند.
گردشگر و راهنمای توری که در محوطه حفاظتنشده گورهای تاریخی تاسوکی با استخوانهای پراکنده روی زمین عکس گرفته و در اینستاگرامش منتشر کرده بود نیز یکی از همین جوانان برونگرا و هیجانی است که گاهی عملش از فکرش پیشی میگیرد. امثال او در فضای مجازی فریاد میزنند جوانی هستند که با وجود همه فشارهای این سالها، خوشحالاند و میخواهند این حس خوبشان را به دیگران هم منتقل کنند!
اگر در اینستاگرام جوان حاشیهساز گورستان تاریخی تاسوکی نگاهی بیاندازیم میبینیم همین فرد در سالهای قبل کمپینی برای جزایر هنگام و هرمز راه انداخته بود و از گردشگرانی که به یادگار مقداری از خاک رنگی این جزایر را با خود به خانه میبردند خواسته بود دست از این عادت نادرست بردارند و حتی بطریهای خاک رنگی را از تهران جمع کرده و با خود به جزیره برده بود تا به طبیعت برگرداند.
اما این جوان هیجانی که در سفرهایش سعی میکرده به حفظ طبیعت متعهد باشد، در روزهای گذشته ناشیانه در تاسوکی رفتاری خارج از استاندارد انجام داده که مصداق ترویج بیمبالاتی با میراث تاریخی بوده است. اما باید در نظر داشته باشیم که این جوان و افرادی مثل او آماده تعامل و یادگیری هستند، فقط به شرطی که جامعه نیازشان را به شاد بودن و دیده شدن تقبیح و انکار نکند.
اکنون، شاید سادهترین کار این باشد که به ضعیفترین حلقه این نابسامانی، یعنی جوانی بیپشتوانه حمله ببریم و همه خشم خود را بر سر او آوار کنیم. معتقدم در برخورد با افراد خطاکار باید رعایت انصاف داشت و البته از آن سو چشمانمان را نبندیم بر مدیریت کلانی که عرصههای میراث فرهنگی را بدون حفاظت رها کرده و به بیضابطگی تورگردانی غیررسمی اهمیتی نمیداده است؛ متهمانی بلندپایه که گزارشهای سالیان سال دغدغهمندان میراث و گردشگری را وقعی ننهاده و امروز در محمل هیاهوی ما، خود در جایگاه مدعی نشستهاند.
برای مشاهده متن کامل خبر در ایسنا کلیک کنید.