جنگل الیمستان سرزمین بی قراری ابرها و اسب ها
ساعت پنج صبح قرار است حرکت کنیم. تور یک روزه ای به مقصد جنگل الیمستان. طبق معمول وسواس دیر نرسیدن دارم و تقریبا چهل دقیقه زودتر میرسم.
میدل باسی که برای سفر در نظر گرفته شده کنارخیابان پارک شده و دو لیدر تورنیز حضور دارند. آقای ابراهیمی و خانم فهیمی. با خوشرویی پذیرایی میکنند و در کاغذ هایی که دستشان است اسامی را تیک میزنند. تا یک ربع به پنج همه میرسند وسرساعت حرکت میکنیم. هوای بیرون کمی گرم است اما کولر ماشین عالیست ودما را مساعد میکند.
آقای ابراهیمی با شعر نو زیبایی به همه خوش آمد میگوید و ازخداوند بخاطر نعمتهایش سپاسگزاری میکند. بعد در مورد جنگل الیمستان و ویژگیهای آن توضیحات خوبی میدهد و آرزو میکند از سفر امروز همه لذت ببریم. بچه ها بعد از کمی صحبت کردن کمکم به خواب صبح گاهی میروند. خوابم نمیآید ودوست دارم جاده را ببینم. بعد از رودهن است که تغییر دمای هوا کاملا حس میشود. شور و حال خوبی بین همه وجود دارد وکسی تا بحال به الیمستان نرفته.
در راه صبحانه دلچسبی میخوریم و بعد از چای داغی که مینوشیم دوباره سوار ماشین میشویم. برنامه معارفه جذابی اجرا میشود وهرکس بعد از معرفی خود از شغل و علاقه مندی ها ونحوه گذران اوقات فراغتش حرف میزند. اول از همه خانم فهیمی وبعد آقای ابراهیمی خود را تمام و کمال معرفی میکنند. تحصیلات اعضای توراز حداقل دانشجو تا حداکثر دکترا را شامل میشود. حدود 10 صبح از یک دو راهی از جاده اصلی خارج میشویم و بعد از پیمودن حدود هفت کیلومتر در جاده ایی پر پیچ و خم به روستا میرسیم. الحق که راه جنگل الیمستان راباید صعب العبورخواند. پیچ جاده در بعضی جاها به قدری تند است که راننده با یک دورکامل فرمان هم قادر به پیچیدن نیست و باید عقب وجلوکند. در این حالت ماشین به سختی بالا میرفت وهرآن احتمال ایستادن و حتی به عقب حرکت کردن آن بود. در روستا میایستیم و بچه ها کارهای ضروری خود را انجام میدهند.
کمی جلوتر انتهای مسیر ماشین رو است و تابلویی در کنار جاده جهت قله را بسمت داخل جنگل نشان می دهد. یادم رفت بگویم که ازروستا به بعد را منطقه یا جنگل الیمستان میگویند. ریشه این اسم گذاری هم به گیاه الیما که در این منطقه وبخصوص در کنار چشمه ها میروید برمیگردد. به ظاهر گیاه الیما خواص دارویی و درمانی قوی دارد و علاوه بر مصرف آن به تنهایی در تهیه خوراک هم از آن استفاده میشود. جنگل انبوه کوههایی با شیب نه چندان تند و چشمه های متعدد برجسته ترین ویژگیهای منطقه الیمستاناند که در نگاه اول به چشم میآیند. بچهها کوله هارا به دوش می اندازند. در مسیر یکی از بچه ها درختان سیب ترش کوهی و گوجه جنگلی رابا تیز بینی شناسایی میکند که تک و توکی میوه دارند. درختان ازگیل وتمشک هم میبینیم که البته فصل میوه شان گذشته وباری رویشان نیست.
با پیشروی بیشتررطوبت زمین هم بیشتر میشود وکف کفشها گلی شدهاست. باید دقت کنیم تا سر نخوریم. با این حال اکثر بچه ها سر میخورند و گلی میشوند. نفرات اول و دوم که میافتند موجب ناراحتی میشود اما وقتی این حادثه همه گیر می شود خنده و تفریح بچه ها را فراهم میکند و هر کس میافتد صدای جیغ و خنده است که به هوا می رود.
به دشتی نسبتا وسیع میرسیم. اعلام میشود هرکس میخواهد میتواند بماند و بالاتر نیاید. حدود دو سوم بچه ها میخواهند بالا بیایند. بعد ازسرشماری مجدد به سمت قله حرکت میکنیم. مه غلیظ و غلیظ تر میشود وپس از حدود نیم ساعت پیاده روی کاملن درون مه غرق میشویم. همه ازین فضا به وجد میآیند. خوشحالند که جنگل الیمستان را برای این تور یک روزه انتخاب کردهاند وچک وچک عکس میگیرند. باران آرامی باریدن گرفته. تصمیم گرفته میشود جلوتر نرویم. همانجا دستها را بهم میدهیم.
دایره ای درست میکنیم و به احترام سه کوهنورد ایرانی ناپدید شده در کوههای هیمالیا(آیدین و مجتبی و پویا) چند دقیقه سکوت میکنیم. ازخالق این همه زیبایی تشکر می کنیم و انرژی هایمان را به هم منتقل میکنیم. بمحض اینکه به گروه پایین میرسیم آتش را روشن میکنیم؛ بسختی. چوبها خیس خورده اند و نمیگیرند. بالاخره با مصرف سه شیشه آتش زنه و باد زدن زیاد آتش گر می گیرد. بچه دور آتش جمع میشوند و بازی دسته جمعی هپ را انجام میدهیم. باران اسپری مانندی در حال بارش است که بیشتر نوازش میکند تا خیس. در برگشت سه اسب رها شده در کوهستان می بینیم چه خوب است جایی پیدا شده که میشود مالت را رها کنی و اتفاقی برایش نیافتد!
برای دیدن اطلاعات تور یک روزه جنگل الیمستان به روی آن کلیک کنید.
تهیه مطلب: تحریریه اسپیلت البرز - نوید ربی