آشنایی با قلعه سانتیاگو مانیل
بنایی که به دست استعمارگران اسپانیایی ساخته شد و ۴۵۰ سال است که استوار ایستاده است.
پایتخت فیلیپین، مانیل، شهری است مجهز به یک ماشین زمان، برای سفر به دوران استعمارگری کشورهای اروپایی. در این مقاله میخواهیم سری بزنیم به قلعه سانتیاگو؛ بنایی که به دست استعمارگران اسپانیایی ساخته شد و ۴۵۰ سال است که استوار ایستاده است.
فیلیپین تا پیش از این که در سال ۱۹۴۶ مستقل شود، ۳۰۰ سال تحت استعمار نیروهای اسپانیایی و سپس چند دهه زیر یوغ ایالات متحده بود. مانیل مرکز تمام رویدادهای مهم تاریخ فیلیپین است. شهری جوان، مدرن و در عین حال پر از داستان و ماجرا. اگر به دنبال سفری ماجراجویانه به مکانی رازآلود و زیبا هستید، فیلیپین مقصد مناسبی برای شماست.
بیایید با هم گردشی مجازی در قلعهی سانتیاگو داشته باشیم و با ماجراهای جالب این قلعه آشنا شویم. حتماً سری هم به برنامهی تور فیلیپین اسپیلت البرز بزنید و در یک سفر به یاد ماندنی با ما همراه شوید.
قلعه سانتیاگو زادگاه مانیل
سوار با ماشین زمان مانیل، میخواهیم به قرن ۱۵ سفر کنیم. در آن سالها کشورهای اروپایی به استعمار سرزمینهای آسیایی و آفریقایی مشغول بودند. اسپانیاییها در سال ۱۵۷۱ به فرماندهی میگل لوپز به فیلیپین رسیدند و با ساخت مرکزی برای استقرار نیروهای نظامی، استعمار فیلیپین را آغاز کردند. این قلعهی سنگی بخش اصلی شهر اینتراموروس را تشکیل میداد که بعداً گسترش یافت و تبدیل به مانیل امروزی شد.
کمی جلوتر که بیاییم، به داستان غمانگیز قهرمان ملی فیلیپین، دکتر ریزال میرسیم. شاعر ملیگرای فیلیپینی، پیش از این که تیر باران شود، در این قلعه زندانی بود. سالها بعد در زمان جنگ جهانی دوم و دهه ۱۹۴۰، ژاپنیها چند صد نفر را در این قلعه قتل عام کردند.
آمریکاییها که یک بار موفق به آزادسازی مانیل از چنگال نیروهای اسپانیایی شده بودند، بار دیگر با شکست ژاپن، فیلیپین را آزاد کردند؛ ولی در خلال این جنگ، قلعه سانتیاگو تا حد زیادی تخریب شد. قلعهای که سالها مورد بیتوجهی دولت فیلیپین بود، امروز به آرامی در حال احیا شدن است و از گردشگران زیادی میزبانی میکند.
پارک مجسمهها: پلازا موریونِس
گیشهی فروش بلیط بازدید از قلعه سانتیاگو در میدانی بزرگ به نام پلازا موریونِس قرار دارد. نام این میدان از ۸۷مین فرمانده اسپانیاییی فیلیپین، دومینگو موریونس موریلو وام گرفته شده که یکی از فرماندهان قابل اسپانیایی بود. او در سال ۱۸۷۷ به فیلیپین آمد و با سرکوب انقلابیون و شورشیان فیلیپینی، آرامشی نسبی در کشور حاکم کرد.
دیوار بخش غربی پلازا در گذشته برای انبار کردن وسایل و تسلیحات نظامی استفاده میشد که بالوآرتیلو دِ سن فرانسیسکو خاویر نام دارد. در حال حاضر فضای خالی درون دیوار به مرکز گردشگری، گالری، فروشگاه سوغاتی و کافه تبدیل شده است.
خود پلازا موریونس پارکی بزرگ است که در آن مجسمههایی در قوارههای یک انسان واقعی از راهبان، سربازان و اشخاص مهم تاریخ فیلیپین قرار داده شده است.
در پناه جیمز مقدس: دروازهی قلعه سانتیاگو
شروع بازدید از قلعه سانتیاگو از میدان پلازا شروع میشود ولی برای ورود به قلعه باید از روی خندق مابین پلازا و دروازهی قلعه عبور کنید. در بالای دروازهی سنگی با نقشهای حکاکی شدهی پیچیده و مزین به نماد سلطنتی اسپانیا، مجسمهای چوبی از جیمز مقدس وجود دارد.
جیمز مقدس به «قاتل موروها» که در واقع مسلمانان اسپانیایی بودند، شهرت دارد. نیروهای مسیحی به فرماندهی وی موفق به شکست مسلمانان اسپانیایی شدند. در مجسمهی چوبی نیز، جمیز مقدس در حال لگد مال کردن دشمنان مسلمان زیر سمهای اسب خود است.
مرکز نظامی: آرماس پلازا
قلعه سانتیاگو شامل صحنی بزرگ در وسط است که توسط دیوارها و خرابههایی از سربازخانهها و انبارها احاطه شده است. مکانی که در گذشته محل اصلی استقرار نیروهای اسپانیایی بود، امروزه وقف مهمترین زندانی تاریخ خود، یعنی دکتر ریزال شده است. مجسمهی دکتر ریزال در وسط آمارماس پلازا به چشم میخورد.
اکثر سربازخانههای قلعه قدیمی در میان خرابهها جای دارند، به جز یک مورد که تبدیل به موزهای شده که روایتگر داستان زندگی ریزال تا لحظهی اعدام شدنش توسط اسپانیاییها و اثر شهادت او بر جنبشهای آزادیخواه فیلیپین است.
به یاد قهرمان ملی فیلیپین: معبد ریزال
از ۳ نوامبر تا ۲۹ دسامبر سال ۱۸۹۶، دکتر ریزال در یکی از سربازخانههای بخش شرقی پلازا آرماس زندانی شده بود. او در نهایت به دلیل حمایت از نیروهای انقلابی و استقلال طلب، به مرگ محکوم شد.
ریزال در معیت دو سرباز اسپانیایی، از قلعهی سانتیاگو با پای پیاده از دروازه پوستیگو و سپس میدان باگومبایان (محل کنونی پارک ریزال) عبور میکند تا در نهایت در تاریخ ۳۰ دسامبر ۱۸۹۶ در وسط میدان تیرباران شود.
مسیری که ریزال برای رسیدن به اعدامگاهش طی کرده است، امروزه به شکل ردپاهایی برنزی، بر روی زمین حک شدهاند. مکان شروع این ردپاها در واقع همان سلولی است که ریزال در آن زندانی شده بود و امروزه به موزهای اختصاص یافته به وی، تبدیل شده است.
موزه ریزال بخشهای مختلفی دارد. پس از ورود به موزه، تایم لاینی از زندگی او مشاهده خواهید کرد و سپس به سمت اتاقهای مختلفی میروید که جنبههایی از محاکمه و اعدام دکتر ریزال را نشان میدهند. مثل اتاقی که دادگاه وی در آن بازسازی شده است. تنها بقایای به جا مانده از ریزال، ستون فقرات خورد شدهی او توسط گلولهها است که میتوانید در موزه ببینید. مجسمهها، نقاشیهای بازطراحی شده و آخرین شعر او که بر روی سنگی مرمرین حکاکی شده از جاذبههای دیگر این موزه هستند.
تاریکترین سیاهچالهای اینتراموروس: باتریا سانتا باربارا
سیاهچالهای سانتا باربارا در انتهای بخش شمال غربی قلعه قرار داشته و نمایی به بخش تجاری رود پاسیگ دارد. این سیاهچالها در زیر سکویی نیم دایرهای قرار گرفته که فالسابراگا مِدیا نارانجا نام دارد و در گذشته محل قرار گیری توپهای جنگی بوده است. زیر سطح این سکو، دو انباری برای تسحیلات نظامی به نام باسیتون سن لورنزو جای گرفته است.
البته باسیتون فقط یک انباری نبوده است. اسپانیاییها از آن برای زندانی کردن دکتر ریزال و ژاپنیها در خلال جنگ جهانی دوم و تصرف خونین فیلیپین، برای شکنجه و کشتار اسرای جنگی از آن استفاده کرده بودند.