ارتفاعات شهر؛ دلخوشی روزهای کرونایی
دماوند با کلاه سفید همیشگیاش، سبلان با دریاچهاش، تفتان با آتشفشانش، علمکوه، دوبرار، دوخواهران، هفتخوان و همه 147نامی که در فهرست کوههای 4هزار متری ثبت شدهاند و همه بلندیهای 3هزار و 2هزار متری، همه و همهشان در یک نگاه مجذوبت میکنند؛ چه با سفیدی برف، چه با قرمزی شقایقهایشان و چه با زردی بابونهها. میگویند کوه، مادر هر سرزمینی است و ایران سرزمین مادران.
امروز روز جهانی کوهستان است؛ کوههایی که با زیباییهای خود همیشه میزبان دوستداران بودهاند؛ حتی در روزهای کرونایی. در روزهایی که استادیومهای ورزشی خاموش بودند، باشگاهها تعطیل و بیشتر مردم در خانهها زندانی، کوهها بهترین پناه برای کسانی شدند که میخواستند نفسی بکشند و روانشان را آرام کنند.
سهند عقدایی، درباره کوهنوردی در روزهای کرونایی میگوید: «چون فضای کوه باز است و ارتباطات انسانی خیلی کم، کمتر کسی نگران این بود که موقع کوهنوردی کرونا بگیرد، اما مسئله اصلی اقامتگاهها بودند. در همان روزهای اولی که کرونا آمد، پروتکلهای بهداشتی برای رعایت در کمپها و اقامتگاههای کوهنوردی را من نوشتم. این پروتکل را 2وزارت ورزش و فرهنگ و ارشاد اسلامی تأیید کردند و بعد به همه اقامتگاهها ابلاغ شد، اما خیلی از جاها رعایت نشد. به هر حال در پناهگاههای عمومی که نظارت کم است و افراد مختلفی رفتوآمد میکنند، اصول بهداشتی هم کمتر رعایت میشود؛ به همین دلیل فدراسیون مجبور شد بعضی از پناهگاهها را تعطیل کند.»
«در این دوران همه فعالیتهای مردم به جز فعالیتهای آنلاین، کم شد، اما میتوانیم بگوییم درصد کسانی که به کوه میآمدند، تقریبا ثابت ماند؛ تعدادی که محتاطتر بودند، در خانهها ماندند، اما عدهای هم کوهنوردی را جایگزین دیگر فعالیتهای تفریحی و ورزشی کردند که قبل از کرونا انجام میدادند.» اما تورهای کوهنوردی به مشکل خوردند؛ چراکه نه کوهنوردان ایرانی توانستند برای صعودهای خارجی از ایران خارج شوند و نه خارجیه توانستند برای صعود از قلههای ایران، وارد کشور ما شوند.
کوهنوردی ورزش خانوادگی نیست. کمتر خانوادهای را میشود دید که همه افراد آن، کوهنورد باشند. به هر حال برای کوهنوردی توان جسمانی خاص نیاز است و همه این توان را ندارند. اما با توجه به اینکه در ایام کرونا خانوادهها خیلی از تفریحاتشان را از دست دادند و نتوانستند به سفرهای طولانیمدت بروند یا از اتوبوس و مینیبوس برای سفر استفاده کنند، ترجیحشان این بود که از طبیعت بهره ببرند. کوهپایههای تهران برای خود تهرانیها بهترین مقصد برای گردشهای یکروزه بود.
برگرفته ازمطلب همشهری آنلاین: ارتفاعات شهر؛ دلخوشی روزهای کرونایی نوشته لیلی خرسند.